زمان جاري : سه شنبه 18 اردیبهشت 1403 - 9:17 قبل از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
در حال بارگيري لطفا صبر کنيد...
صفحه اصلي / متن ادبی / بیا بخندیم...
ارسال پاسخ
بیا بخندیم...
تعداد بازديد :70
raha آفلاين

ارسال‌ها : 7

عضويت:3 /2 /1393

تشکرها : 2

تشکر شده : 3

مرورگر:

بیا بخندیم...

*دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟
میگم : تو رژیمم …
میگه رژیم لاغری ؟!
میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی..

*عاقدسرسفره عقد:عروس خانم وکیلم؟
عروس: پـــــَ نـــــَ پـــــَ متهمی!

*یاسوج پله برقی میزارن ،یارو رو پله برقی دادمیزنه برای سلامتی راننده صلوات.رفیقش میگه خفه شو حواسشو پرت می کنی بذار رانندگیشو بکنه!

*مورد داشتیم خانمه اسم شوهرش اکبر بوده
یه چند روزی با هم قهرن
توی اون مدت خانمه
سر نماز بجای \"الله اکبر\" میگفته:
\"الله بعضیا\"
میگن فرشته ها از شدت خنده غش کردن و ۲هفتس
نمیتونند گناه و ثواب آدما رو ثبت کنن...

*شهرام صولتی یه داداش داره
به اسم شهرام نالنجی
من برم به کشفیات دیگم برسم..

*رفتم داروخونه یه قرص ضد حساسیت گرفتم. تو عوارض جانبیش نوشته: سردرد، سرگیجه، نفخ، حالت تهوع، اختلال در خواب، دو بینی، اختلال در تشخیص، نارسایی کبد، نارسایی کلیه، نارسایی قلب، سکته قلبی، سکته مغزی، مرگ ناگهانی ! ! ! فکر کنم اگه سیانور می گرفتم، عوارضش کمتر بود . . . !

*با اين گروني گوشت تا چند وقت ديگه جلو پاي عروس و دوماد مجبورن تن ماهي باز کنن..

شــــــــــــــــــاد باشید...

پنجشنبه 20 فروردین 1394 - 12:29
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
تشکر شده تشکر شده: 2 کاربر از raha به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: faridokht - sahar -




برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.



تمامی حقوق این سایت اعم از قالب و مطالب برای این انجمن محفوظ است .